من و تو در رویا

کمی دل تنگی

 
 

لحظه ی دیدار..سنجد.م
ارسال شده در پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:, - 8:43

 

نزدیک است


باز من دیوانه ام مستم


باز می لرزد دلم دستم


باز گویی در جهان دیگری هستم


های ! نخراشی به غفلت گونه ام را تیغ


آی ! نپریشی صفای زلفکم را دست


آبرویم را نریزی دل


ای نخورده مست


لحظه ی دیدار نزدیک است.


نويسنده یوسف؛سنجد

 


معبودا بزرگ افرینا..
ارسال شده در پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:, - 6:40

معبودا بزرگ افرینا

دستهای نیاز وخواهش من را ببین
که به درگاه تو دراز شده است.

.واز تو حاجتم را می طلبد

ای خدای من

من آواز خواندن را از رودخانه یاد گرفته ام

وسر بدامان تو نهادن را از ابشار ها

و عشق ورزیدن را از آدم

اولی کسی که عاشق توشد ...
واولین کسی که توبه نمود..
پس

امروز که پنجشنبه است درین روز

بمن برکت بخش وکمکم کن تا زیباترین روز را داشته باشم .

روزی که با یاد تو باشد سراسر شادی است

سراسر عشق است ومهریانی

امروز پنج نعمت ...سلامتی وشادی ..موفقیت .سعادت .
دل خوشی

را از من دریغ مکن .خوب من .....
بیماران را شفا بخش

آمین

روز پدر بچه های انجمن دارند میروند خانه سالمند ها ومن باید برم ...... جای دیگه



نويسنده یوسف؛سنجد

 


به قیمت..مفت..سنجد .هههه
ارسال شده در چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, - 21:34
سلامتیه اونایی که
خیلی وقته بریدن.

..دیگه نه ناز میکشن.


.نه انتظار میکشن.


.نه آه میکشن.


.نه درد میکشن.


.نه فریاد میکشن.

..فقط دست میکشن

و میرن....

وروی در قلبشون مینویسن ..

این قلب بفروش میرسد

..مفت

نويسنده یوسف؛سنجد

 


بطور کامل ...سنجد
ارسال شده در چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, - 21:0

 

وقتی به کسی بطور کامل


و بدون هیچ شک و تردیدی

اعتماد می کنید


در نهایت به

دو نتیجه می رسید


شخصی برای زندگی


یا درسی برای زندگی.....!


نويسنده یوسف؛سنجد

 


قاصد جون ....
ارسال شده در چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, - 20:43
 
آرزوهــــــایت
را مثل قاصــدک
بگذاری
کف دست

و بسپاریشان
به دست
بـاد تا بروند و سهم
دیگران شوند ..!

نويسنده یوسف؛سنجد

 


س-ک-و-ت..سنجد..س
ارسال شده در چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, - 20:39
بگذار
س-ک-و-ت
قانون زندگی
من باشد...

وقتی

واژه ها
درد را
نمی فهمند.

نويسنده یوسف؛سنجد

 


سحری ندا.... سم
ارسال شده در چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, - 20:34
 
آمد سحری ندا ز میخانه ما

کای رند خراباتی دیوانه ما

برخیز که پر کنیم پیمانه ز می

زآن پیش که پر کنند پیمانه ما ....

 

 

 


نويسنده یوسف؛سنجد

 


بادا بادا ..م
ارسال شده در چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, - 20:24

 

با با، دلم گفت که بادا بادا ...

با یار بگو و هر چه بادا بادا

کآن کس که مرا ز صحبتت کرد جدا

شب با غم و رنج روز بادا بادا ..


نويسنده یوسف؛سنجد

 


ایرانی ...سنجد .س
ارسال شده در چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, - 20:19

 

جای پنجره های مهربانی، دیوارهای غرور میگذارند


دروغ ها به رنگ صداقت زیباتر میشوند


دوست،گاه دشمن میشود


خاطره ها فراموش میشوند


و تردید، ایمان را نابود میکند


روزگار بدیست نازننین!


اما بگذار بر تیرگی دلتنگی هایت عشق بتابد


چرا که هنوز میشود مهربانی را


در سطر سطر نگاه یک "؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟" خواند


نويسنده یوسف؛سنجد

 


عاشق میگه...سنجد
ارسال شده در چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, - 8:46

 


 دییر بیر نازلی یار واریمیش . عشقینده اودلانوب یانار واریمیش . بیر سازلی سؤزلی شهریار واریمیش .

 

 

اودلار سؤنوب اونون اودی سونمیوب . فلک چونوب اونو چارخی چونمیوب

 

 

عاشق میگه : یه یار با نازی بوده .

که یه کسی تو عشقش گرفتار شده بوده و  از آتیش عشقش می سوخته

 

یه شهریاری بوده که خیلی

به ساز و آواز ( ترانه و شعر ) علاقه داشته.

تمام هیزم ها توی اتیش می سوختن و خاکستر میشدن و به سردی می گراییدن ولی آتیش عشق اون از تب و تاب نمیافتاده و همچنان گرم و آتشین بوده.

چرخ روزگار به گردشش ادامه میده و هر روز تغییر می کنه ولی عشق اون تغییری نمیکنه و هنوز عاشقه


نويسنده یوسف؛سنجد

 


همدلی ..سنجد...ع.بلا
ارسال شده در سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, - 20:59


اگر عمری بگفتم با تو رازم


همه دردو همه سوزوگدازم


ز بهر همدلی

 

گفتم ولی تو

 


زدی زخمی ،

 

شکستی

 

کهنه سازم

 

 

 


نويسنده یوسف؛سنجد

 


قدم میزنه ...سنجد .ی
ارسال شده در سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, - 20:50

بــه قــول

احسان خواجه امیری :

مرد برای هضم دلتنگیاش،

 

گریه نمیکنه ,

 

قدم میزنه ...

 


نويسنده یوسف؛سنجد

 


به سلامتی3
ارسال شده در سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, - 20:30

پسری باخانوادش دعواش شد

 

و از خانه زد بیرون

 

و رفت خونه


یکی از دوستاش یک ماه موند

 

بعد از یک ماه دختری را سرکوچه میبیند


و بهش تیکه میندازد یکی از دوستاش

میگه میدونی این کی بود ؟!!!!!!!!


میگه نه!!

 

میگه این خواهر همون رفیقت بود

 

که تو یه ماه خونشون بودی .

 


عذاب وجدان میگیره میره خونه رفیقش .

 


رفیقش داشت مشروب میخورد

 

به رفیقیش میگه ببخشید


من سر کوچه به دختری تیکه انداختم ولی

 

نمی دونستم خواهرتو بود !


دوستش برمیگرده

 

و یه نگاه بهش میکنه...

 


پیکشو میبره بالا میگه

 

به سلامتی رفیقی که یه

 


ماه خونمون خورد ,

 

خوابید ولی خواهرمو نشناخت!!

 

 


نويسنده یوسف؛سنجد

 


برایـت آرزو دارم ...سنجد.ی
ارسال شده در سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, - 19:53
 
برایـت آرزو دارم

به تنـــــــــهایی نیالاید

خدا٬ این قلب پاکت را....

و همواره به دستانت بیاویزد

چراغ راه خوشبختی. ....

نويسنده یوسف؛سنجد

 


زندگی یک ..سنجد .ز
ارسال شده در دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, - 20:42
 
زندگی یک اثر هنریست

نه یک مسئله ی

 

ریاضی

 


بهش فکر نکن

 

ازش لذت ببر


تابلوی گرانبهائی که

 

بهت دادن قدرش را بدون

 

 


نويسنده یوسف؛سنجد

 


دستانت را به من بده..سنجد
ارسال شده در دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, - 20:38
 
دستانم را محكــم تر بگیـر !

من هنوز هم نـمی خواهم تــو را ...

به دسـت خاطرات بسپـارم !!


نويسنده یوسف؛سنجد

 


حــرفـــهــاي دلــتــنگــي ..وقتی یکی ..سنجد.ز
ارسال شده در دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, - 20:36

 
وقتی یکی غصه داره ...


 
سوال نکن ،
 


فقط آغوش باز کن !


وقتی خوب شد ...




بازم سوال نکن ،


بذار فراموش کنه... !

نويسنده یوسف؛سنجد

 


زخــــــم است.سنجد..ز
ارسال شده در دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, - 20:26

 

خــــدایــا دیـدی؟؟!!!

کلی بـــــــاران فرستادی

 

تـــا این لکه هـــا را از

 

دلـــم بشویـــی...

...... من کـــه گفته

 

بـــودم لکه نیست ،

زخــــــــــــــــــــــم است.

 

 


نويسنده یوسف؛سنجد

 


فروشی نیست .سنجد جوووونم .کجائی
ارسال شده در دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, - 20:19
 
این شعرها، فروشی‌ست!

به قیمت ِ من.

بیا بخر

شاید بهانه ای شد و

 

به چشم ِ خریدار

 

نگاهم کردی


نويسنده یوسف؛سنجد

 


اوومه...سنجد
ارسال شده در دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, - 20:13

 




نويسنده یوسف؛سنجد

 



صفحه قبل 1 ... 19 20 21 22 23 ... 32 صفحه بعد