ز چشمانم هرچه دور
افتی به دل
نزدیکتر باشی ،
تو را کی می تواند
روزگار از یاد من گیرد .

ببخش که گاهی بهانه ات

را می گيرد

يادش ميرود که رفته ای

دل است ديگر

کمی تو را می خواهد...

سلامتی اونایی که خیلی وقته بریدن.

..دیگه نه ناز میکشن.

.نه انتظار میکشن.

.نه آه میکشن.

.نه درد میکشن.

.نه فریاد میکشن.

..فقط دست میکشن و میرن..

وقتی یکدیگر را یافتیم

هنوز گرفتار پیله بودیم

و پروانه نشده اسیر

تار عنکبوت شدیم

حالا میان این همه پیچیدگی

 

من از تو کمی

فقط کمی ماندن می خواهم

تا باور کنم

تعبیر رویا پروازمان

پایان تارهاست

و آغاز پروانگی ما

ماسه ها فراموشکارترین رفیقان راهند! پا به پایت می آیند،

آنقدر که گاهی سماجتشان در همراهی حوصله ات را سر می برد،

اما کافیست تا اندک بادی بوزد یا خرده موجی برخیزد تا برای همیشه از

حافظه ضعیفشان رد پایت پاک شود!... ما از نسل ماسه نیستیم !

از نسل صدفیم ... صدفهایی که به پاس اقامتی یک روزه تا دنیا دنیاست

صدای دریا را برای هر گوش شنوایی زمزمه می کنند

هر چه بادا باد.....

امشب من به می لب می زنم....

دم زنان نام زیبای حیدر می زنم

می که من گویم الطاف علیست..

مستی این می فقط یا علیست...

دوستان عید غدیر مبارک.

دلتنگـــی نه با قلــــم

نوشـــته میــــشود ..

نه با دکمـه های

سـرد کیبـورد ...

دلتنگـی را با

اشـک می نویسنـد ..

دلتنگتم ..

فقط همین!

دلتـنگـــــم …

هــــــمـــین !

و ایــــــن نیــــــاز به

هــــیچ زبـــان

شاعــــرانه ای

نــــدارد

آسمــــــــــــــان

آغوشــــتـــــــــ

پناهـــــــــــــــی

بــــــــرای پــــــــــرواز

مــــــن خــــــــواهد بــــــــود؟

بــــــگشــــــــــــای آغــــــوش

تــــــــا بـــــــگشایــــــم

پــــــر...

بر روی کاغذ سفید با قلبی از محبت سرشار

خواستم واژه ای بنویسم که بماند در ذهنت یادگار

هرچه فکر کردم چه باید نوشت و این ورق راک رد سیاه

واژه ای به ذهنم خطور نکرد جز اینکه دوستت دارم بسیار

گرچه سخت است دوری ولی می دانم این را

که  هر روز یادت آورم ، آن هم بطور کرار

كسي كه دوستت داره . . .

همش نگـــرانته . . .

به خـــاطر همين بيشتر از اينكه بگه دوســـــتت دارم

. . . ميگه مواظب خـــودت باش .../.

صدایی که می شنوید

صدایِ سکوت یک انسان است

نیازی به گرفتن ِ گوش های تان نیست

کافی ست،

قدم هایتان را تند کرده و دور شوید

احتمال انفجار بغض های در گلومانده اش بسیار است.

آسمـان هـم کـه بـاشی

بـغلت خـواهــم کـرد …

فـکر گـستـردگـی واژه نبـاش

هـمه در گـوشه ی تـنـهایـی مـن جـا دارنـد …

پـُر از عـاشـقـانـه ای تـو

دیـگر از خـدا چـه بـخواهــم ؟؟؟…

در زندگی ما ؛

آدمهای زیادی می آیند

و می روند !

اما تعداد انگشت

شماری ،

لیاقت ماندن در

کنار ما را

دارند ... !!!

پس بمان تا بمانم .

باهم تا آخرین

روز تا

آخرین لحظه .

بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند !

اما ...

از چشـــــم هایشان معـلـوم است

که اشکــــی به بــزرگی

یــک سـکــــوت ،

گــــوشه ی چشـمـشان

به کمیــــــن نشــستـه

بعضی آدمها بوی خوب دارند

حتی وقتی دورند.

دلت که براشون

تنگ میشه

بوی خوبشون تو ذهنت

میپیچه
و اونقدر دلت هواشونو

میکنه
که دوست داری محکم صداشون کنی

بهشون بگی دل که هواتو کرده

دل خودتو نگاه کن .

ببین چه خبره اونجا

بعضی آدمها بوی خوب دارند

حتی وقتی دورند.

دلت که براشون

تنگ میشه

بوی خوبشون تو ذهنت

میپیچه

و اونقدر دلت هواشونو

میکنه

که دوست داری محکم

بغلشون کنی.

دست به صورتم نزن

می ترسم بیفتد..

نقاب خندانی که

بر چهره دارم! و بعد ..

سیل اشک هایم

تو را با خود ببرد ..

و باز ..

من بمانم و

تنهایی

عاشق دستپخت مادرم هستم

اگرم سرد هم باشه مشکلی نیست

آخه یه ادویه ی مخصوص به

نام "عشق" میریزه تو غذا

که تو هیچ رستورانی نیست 

به سلامتی

اون که توی لبخند..

غمتو میبینه

اون که از سکوتت ..

حرفهای نگفتتو میشنوه

وقتی تو اوج عصبانیتی...

محبتت رو میفهمه